گوسالههای شیری باید در سن ۱۳ تا ۱۵ ماهگی تلقیح شوند تا در سن ۲۲ تا ۲۴ ماهگی زایش کنند. رعایت این فواصل میتواند سبب بهینهسازی سود گلههای شیری شود، زیرا در این صورت تولید شیر و ماندگاری[1] گاو در گله میتواند به حداکثر برسد. برای دست یافتن به این اهداف، مدیریت تغذیه و خوراکدهی باید مناسب باشد، به طوری که بر اساس منحنی رشد، حیوان رشد رضایت بخش داشته باشد. هم افزایش وزن روزانه زیاد و هم مقدار پایین آن نامطلوب است. تلیسههای کوچک، شیر کمتری تولید میکنند و به احتمال زیاد سختزایی را تجربه خواهند کرد. شتاب دادن به رشد ممکن است باعث چاقی شده و با کاهش طول عمر و تولید شیر، افزایش سختزایی و افزایش بیماریهای متابولیکی دام همراه شود. افزون بر این، مصرف بیش از حد انرژی پیش از پیوبرتی میتواند توسعه بافت پارانشیمی غدد پستانی را تحت تاثیر قرار دهد و سبب کاهش تعداد سلولهای آلوِئولی و ساخت شیر شود. این امر به این دلیل این است که وزن بدن رابطهی خطی با نرخ رشد ندارد؛ بنابراین، اگر پیش از پیوبرتی بیش از حد انرژی مصرف شود پارانشیم غده پستانی ممکن است قبل از توسعه سامانهی مجرایی[2] با بافت چربی جایگزین شود (NRC، 2001).
راهبردهای گروهبندی
از آنجای که ازشیرگیری یک فرآیند تنشزا برای گوساله شیری است، بسیار تاکید شده که جایگاه گوسالهی از شیر گرفته شده بیشتر از ۵ گوساله را تا سن ۳ ماهگی نداشته باشد. بعد از این زمان، گوسالهها را میتوان حداکثر با تعداد ۱۵ گوساله دیگر در یک جایگاه تا سن ۶ ماهگی نگهداری کرد. از سن ۶ تا ۱۵ ماهگی باید در جایگاهی متغیری از نظر تعداد نگهداری شوند، که این تعداد بستگی به شرایط گاوداری دارد. دستهها باید یکنواخت و متوازن باشند. تلیسههای ۱۰ تا ۱۲ ماهه را باید به عنوان گروه پیش از تلقیح[3]در نظر گرفت؛ آنهایی که ۱۳ تا ۱۵ ماه سن دارند را باید به عنوان گروه تلقیحشونده[4] که در آن مدیریت تولیدمثل آغاز میشود، دستهبندی کرد. به محض اینکه آبستن بودن تلیسه ۴۵ روز بعد از تلقیح مشخص و تایید شد، باید آن را در گروه دیگری که از اوایل آبستنی تا ۵ ماهگی آبستنی را شامل میشود، قرار داد. از ماه ۵ تا ۷ آبستنی باید آن را در گروه اواخر آبستنی[5] قرار داد. از ماه ۷ آبستنی باید آن را به دسته گاوهای خشک منتقل کرد.
وزن، ارتفاع و نمره وضعیت بدنی در زمان زایمان وزن تلیسهی هلشتاین باید بین ۵۵۰ تا ۶۲۵ کیلوگرم (۱۲۱۰-۱۳۷۵پوند) باشد. قد و نمره وضعیت بدنی آن باید به ترتیب ۱۳۰ سانتیمتر (۵۴ اینچ) و 25/3 – 75/3 باشد. در نتیجه، افزایش وزن متوسط از زمان تولد تا زایش باید 700 تا 800 گرم در روز باشد. نرخ رشد تلیسهها به تفکیک باید 800 گرم/روز از سن ۳ تا ۱۰ ماهگی (دوره قبل از بلوغ) و 700 گرم در روز از سن ۱۰ تا ۲۴ ماهگی (پس از بلوغ) باشد. در نگاره ۱ و نگاره 2، وزن بالاتر و پایینتر و ارتفاع جدوگاه برای تلیسههای هلشتاین نشان داده شده است.
[1] Longevity
[2] Ductal system
[3] Prebreeding group
[4] Breeding group
[5] Late pregnant group
نگاره 1: دامنه وزن بالاتر و پایینتر از حد مطلوب در تلیسههای شیری
نگاره 2 : ارتفاع جدوگاه کمتر و بیشتر از حد مطلوب در تلیسه هلشتاین.
احتیاجات انرژی و پروتئین برای رشد تلیسهها، از انرژی و پروتئینی ذخیره شده در بافتها در دوره رشد محاسبه میشود (NRC, 2001). برای دست یافتن به میانگین افزایش وزن روزانه 700 تا 800 گرم در روز، باید پوشش موی تلیسه، تمیز و خشک باشد، تغذیه آن آزاد انتخابی باشد، سالم باشد و در یک محیط با دمای خنثی (۲۰ درجه سانتیگراد، 68 درجه فارنهایت) نگهداری شود. در نتیجه، مواد مغذی مورد نیاز را باید نسبت به شرایط مدیریتی و محیطی مختلف تصحیح شود. مصرف خوراک با دمای محیط رابطهی وارونه دارد. تنظیم مجدد ماده خشک مصرفی به علت کاهش مصرف ناشی از دمای بالا و یا افزایش مصرف خوراک ناشی از سردی هوا ممکن است لازم باشد. وقتی که دما زیر °15 سانتیگراد (°59 فارنهایت) است باید مصرف ماده خشک افزایش یابد. با این حال، عواملی مانند گلی بودن، سردی، یا یخزدن آب و غذا میتواند اثر منفی بر مصرف ماده خشک داشته باشند.
شورای ملی پژوهشها[1] (۱۹۸۹) برای تنظیم انرژی خالص[2] (NE) نگهداری زمانی که دمای محیطی یک درجه سانتیگراد بالا یا زیر ۲۰ درجه سانتیگراد باشد پیشنهادی ارائه داد. به ازای هر یک درجه سانتیگراد بالاتر یا پایینتر از ۲۰ درجه سانتیگراد، باید میزان 0007/0 به مقدار ثابت 086/0 در معادله NE نگهداری که به صورت 75/0 (وزن بدن)× 086/0 است، کم یا اضافه کرد. عدم افزیش انرژی جیره طی هوای سرد میتواند منجر به کاهش میانگین افزایش وزن روزانه (100 تا 200 گرم در روز) در مقایسه با تلیسههایی شود که در شرایط دمای خنثی تغذیه شدند. هنگامی که حیوان تنش سرمایی شدید را تجربه میکند، احتیاجات انرژی ممکن است حداقل سطح NDF موثر جیره جهت حفظ فعالیت مناسب شکمبه را تأمین نکند. در نتیجه، بهسازی محیط، کلید اصلی برای حفظ رشد مناسب و استاندارد حیوان است.
تلیسههای نگهداری شده در مرتع میتوانند نرخ رشد مورد انتظار را برآورده کنند. با این حال، در دسترس بودن علوفه، کلیدی برای دست یافتن به این هدف است. علوفه طی تابستان و سرمای شدید هوا، محدود است. در نتیجه، برنامهی مکمل غذایی (سیلاژ، کنسانتره) وقتیکه محدودیت علوفه وجود دارد، مورد نیاز میباشد. مکمل منیزیم (منیزیم اکسید) اغلب در مراتع سرسبز، حاصلخیز و فصول سرما مورد نیاز است؛ در غیر این صورت، کزاز علفی ممکن است مشکل ایجاد کند.
اگر تلیسههای بالاتر از یک سال، به علوفه با کیفیت دسترسی دارند، این علوفه میتواند تنها خوراک تأمین کننده نیازهای رشد برای این مرحله رشد باشد. افزون براین، آنها باید دسترسی آزاد به مواد معدنی کمنیاز و پرنیاز (کلسیم، فسفر، منیزیم، کلر، سدیم، پتاسیم و گوگرد) داشته باشند. اگر میانگین افزایش وزن روزانه به دست نیامد، مکمل انرژی و پروتئین به اندازه مورد نیاز باید تغذیه شوند. به طور کلی، تلیسهها باید اولین فحلی خود را در سن ۹ تا ۱۲ ماهگی با وزن بدن ۲۸۰ تا ۳۰۰ کیلوگرم (۶۱۵ تا ۶۶۰ پوند) نشان دهند.
در ۷ ماهگی آبستنی تلیسهها باید به گروه پیشازایش[3] منتقل شوند. آنها باید از جیره انتقالی با علوفههای با کیفیت خوب، مقدار متوسط کنسانتره (۱ درصد وزن بدن)، مشابه با اجزای کنسانتره مورد استفاده در جیره گاوهای شیرده، تغذیه شوند. تلیسهها به نمکهای آنیونی نیاز ندارند، چونکه تب شیر در گاوهای شکم اول شایع نیست. برای جلوگیری از توسعه ادم پستان باید سدیم و پتاسیم محدود باشد.
باید از چاق شدن بیش از حد تلیسهها جلوگیری شود (BCS بیشتر از 75/3). تلیسهها به دلیل توسعهی کوچک لگن و تجمع چربی در مجرای زایمان، شاخص سختزایی بالاتری دارند. هرچند، تلیسههایی که تغذیه ناکافی داشتند نیز به کمک بیشتری در زمان زایمان نیاز خواهند داشت و بروز مردهزایی یا نرخ مرگومیر در زمان زایمان آنها بیشتر از تلیسههای طبیعی میباشد. احتیاجات غذایی تلیسهها که توسط شورای ملی پژوهش (۲۰۰۱) در مراحل مختلف پیشنهاد شده است در جدول 1 نشان داده است.
[2] Net energy
[1] National Reseearch Council
[3] Prepartum
جدول 1. نیازهای غذایی برای رشد تلیسههای شیری تا رسیدن به وزن بلوغ 680 کیلوگرمی بر اساس شورای ملی پژوهشها (۲۰۰۱)
6ماهگی، 200 کیلوگرم، 3=BCS برای زایمان در 24 ماهگی | 12ماهگی،300 کیلوگرم، 3= BCS برای زایمان در 24 ماهگی | 18ماهگی، 450 کیلوگرم، 3=BCS برای زایمان در 24 ماهگی | |
ماده خشک مصرفی پیشبینی شده بر اساس مدل (کیلوگرم) | 2/5 | 1/7 | 3/11 |
ماده خشک مصرفی پیش بینی شده بر اساس مدل (پوند) | 4/11 | 6/15 | 9/24 |
انرژی | |||
ME (مگاکالری/روز) | 6/10 | 2/16 | 3/20 |
ME (مگاکالری/کیلوگرم) | 04/2 | 28/2 | 79/1 |
ME (مگاکالری/پوند) | 93/0 | 03/1 | 82/0 |
پروتئین | |||
پروتئین قابل متابولیسم (گرم/روز) | 415 | 550 | 635 |
%MP در جیره | 0/8 | 7/7 | 6/5 |
پروتئین قابل هضم در شکمبه (RDP) (گرم/روز) | 481 | 667 | 970 |
RDP% در جیره | 3/9 | 4/9 | 6/9 |
پروتئین غیرقابل هضم در شکمبه (RUP) (گرم/روز) | 176 | 226 | 88 |
RUP% در جیره | 4/3 | 9/2 | 8/0 |
RUP%+ RDP% (پروتئین خام) | 7/12 | 3/12 | 4/9 |
فیبر و کربوهیدرات | |||
حداقل % ADF | 33-30 | 33-30 | 33-30 |
حداقل % NDF | 21-20 | 21-20 | 21-20 |
حداکثر% NFC | 38-34 | 38-34 | 38-34 |
مواد معدنی | |||
کلسیم قابل جذب (گرم) | 3/11 | 15 | 13 |
درصد کلسیم جیره | 41/0 | 41/0 | 37/0 |
درصد فسفر قابل جذب (گرم) | 1/9 | 6/10 | 13 |
درصد فسفر جیره | 25/0 | 23/0 | 18/0 |
درصد منیزیم | 11/0 | 11/0 | 08/0 |
درصد کلر | 11/0 | 12/0 | 10/0 |
درصد پتاسیم | 47/0 | 48/0 | 46/0 |
درصد سدیم | 08/0 | 08/0 | 07/0 |
درصد گوگرد | 2/0 | 2/0 | 2/0 |
کبالت (میلیگرم/کیلوگرم) | 11/0 | 11/0 | 11/0 |
مس (میلیگرم/کیلوگرم) | 10 | 10 | 9 |
ید (میلیگرم/کیلوگرم) | 27/0 | 3/0 | 3/0 |
آهن (میلیگرم/کیلوگرم) | 43 | 31 | 13 |
منگنز (میلیگرم/کیلوگرم) | 22 | 20 | 14 |
سلنیوم (میلیگرم/کیلوگرم) | 3/0 | 3/0 | 3/0 |
روی (میلیگرم/کیلوگرم) | 32 | 27 | 18 |
ویتامین A (واحد بینالمللی/روز) | 16000 | 24000 | 36000 |
ویتامین D (واحد بینالمللی/روز) | 6000 | 9000 | 13500 |
ویتامین E (واحد بینالمللی/روز) | 160 | 240 | 360 |
ویتامین A (واحد بینالمللی/کیلوگرم) | 3076 | 3380 | 3185 |
ویتامین D (واحد بینالمللی/ کیلوگرم) | 1154 | 1268 | 1195 |
ویتامین E (واحد بینالمللی/ کیلوگرم) | 31 | 34 | 32 |